گروه خبری،پژوهشی اقتصاددان شمال
گروه خبری،پژوهشی اقتصاددان شمال

گروه خبری،پژوهشی اقتصاددان شمال

مصاحبه - گزارش - خبر

دعوتی برای ساختن فردای بهتر؛ همراه با دکتر حجت بقایی در مسیر روایت حقیقت اقتصاد ایران

من نمی توانم جلوی خودم را بگیرم، وقتی چنین گروه فوق العاده ای مرا به عضویت فرا می خواند؛ شدیدا به خودم می بالم:

دعوتی برای ساختن فردای بهتر؛ همراه با دکتر حجت بقایی در مسیر روایت حقیقت اقتصاد ایران

گروه خبری، تحلیلی اقتصاددان شمال، گزارش ویژه// دکتر حجت بقایی، مشاور تحقیق و توسعه، سالهاست که در میدان اندیشه و عمل، به دنبال راههایی برای فهم بهتر و اصلاح ساختارهای ناکارآمد اقتصادی کشور بوده است.

او نه از سر علاقه شخصی، بلکه با دغدغه‌ای عمیق نسبت به آینده ایران، همواره به دنبال گروهی می‌گشت که نه فقط اهل بحث و تحلیل، که اهل اقدام باشد. گروهی که باور دارد اصلاح، نه با شعار که با روایت صحیح، با شناخت حقیقت و با ایستادگی بر واقعیتهای اقتصادی ممکن است.

این جستجو سرانجام به ثمر نشست. دکتر بقایی به جمعی دعوت شد که خود را نه تنها یک گروه فکری، بلکه یک رسانه مردمی می‌داند؛ رسانه‌ای برای مقابله با امواج تحریف و جنگ نرم اقتصادی. اینجا، «جبهه مردمی روایت حقیقت اقتصاد ایران» است. جایی که به جای هیاهوی بی‌پشتوانه، صدای عقلانیت، پژوهش، آگاهی و اقدام بلند است. جایی که حقیقت، سلاح ماست.

در این جبهه، ما تنها تماشاچی وقایع تلخ اقتصاد ایران نیستیم.

ما تحلیل‌گرانی منفعل پشت میزها نیستیم. ما جمعی هستیم از استاد، دانشجو، پژوهشگر، خبرنگار، فعال اقتصادی و رسانه‌ای؛ مردمی از دل مردم، برای مردم.

دکتر بقایی با همان شوقی که روزی در کلاس درس به دانشپذیرانش مسیر تفکر علمی را نشان می‌داد، امروز آماده است که در کنار شما بایستد.

با هم، نه فقط بنویسیم و تحلیل کنیم، بلکه بسازیم، آموزش دهیم، آشکار کنیم و روشنگری کنیم.

او می‌گوید: "برای سالها، دغدغه داشتم که چرا روایت‌ اقتصادی کشور اینگونه تحریف شده است؟ چرا مردم ما باید با داده‌های اشتباه، با آمارهای غلط و تحلیلهای ناقص، زندگی اقتصادی خود را تحلیل کنند؟ دنبال گروهی می‌گشتم که این وضعیت را عوض کند. گروهی که باور کند، آینده را باید ساخت، نه فقط پیش‌بینی کرد. امروز، در جبهه روایت حقیقت، احساس می‌کنم که این گروه را پیدا کرده‌ام. گروهی که هم مسیر است، هم متعهد، و هم رسانه دارد. از این بهتر نمی‌شد."

اکنون نوبت شماست.

اگر دغدغه‌ دارید، اگر آمارهای غلط آزار‌تان می‌دهد، اگر تحریفهای اقتصادی را می‌شناسید، اگر می‌دانید حقیقت چیست ولی رسانه‌ای ندارید که صدایتان را به گوش مردم برساند، به ما بپیوندید.

ما به شما نیاز داریم؛ به قلم شما، به تحلیلهای شما، به ایده ها، طرحها، پژوهشها، مستندات و حتی به پرسشها و تردیدهایتان. در این جبهه، ما فقط دنبال پاسخ نیستیم؛ گاهی یک سئوال درست، می‌تواند، بهانه هزار پاسخ باشد.

بیایید برای فردایی بهتر، امروز کنار هم بایستیم. بیایید حقیقت اقتصاد ایران را از زیر آوار تحریف بیرون بکشیم.

سوژه بدهید. ایده بدهید. طرح بدهید. ما در خدمت اساتید هستیم.

با هم، بنویسیم، تولید کنیم، روایت کنیم، آگاه کنیم. اینجا، هر تحلیل‌ شما، می‌تواند پنجره‌ای باشد رو به آینده‌ای بهتر برای ایران.

در جبهه مردمی روایت حقیقت، نه وابسته‌ایم، نه منفعل. ما مردمی هستیم که تصمیم گرفته‌ایم سکوت را بشکنیم، روایت بسازیم، واقعیت را فریاد کنیم.

همراه گروه راویان حقیقت، با تمام توان، با شما،

برای ایران.

+گروه راویان حقیقت

https://eitaa.com/pishgamanenghelab/12774

بانک‌ها باید دولتی بمانند: نگاه صریح دکتر بقایی به نجات اقتصاد از فساد و رانت

بانک‌ها باید دولتی بمانند: نگاه صریح دکتر بقایی به نجات اقتصاد از فساد و رانت


گروه خبری، تحلیلی اقتصاددان شمال// در دل گفتگو با دکتر حجت بقایی، مشاور تحقیق و توسعه، جملات ساده اما پرمعنایی شنیده می‌شود که گاه لازم است بدون حاشیه و پیچیدگی بیان شوند. دکتر بقایی می‌گوید که این تحلیلها، اگرچه ممکن است به ظاهر کوچه بازاری به نظر برسند، اما حقیقتی را بازتاب می‌دهند که نیازی به مدرک اقتصاد ندارد؛ کافی است در میان مردم باشی و نفس اقتصاد واقعی را حس کنی.

او با قاطعیت تاکید می‌کند که بانکها باید دولتی بمانند. دکتر بقایی معتقد است که موسسات مالی با بانکها تفاوتهای بنیادین دارند. صندوقهای قرض‌الحسنه، تعاونیها و هر موسسه‌ای که با پول و سرمایه سر و کار دارد، اگر دولتی نباشند و ناظر دولتی نداشته باشند، فساد و سواستفاده در آنها اجتناب‌ناپذیر است. دلیلش هم روشن است؛ پول و سود، طمع را می‌پروراند و هر کسی در پی سود بیشتر خواهد بود.

دکتر بقایی از خصوصی‌سازی بانکها به عنوان سپردن شریان حیاتی اقتصاد به دست عده‌ای محدود یاد می‌کند و آن را خطری بزرگ برای سلامت اقتصادی می‌داند. او با صراحت می‌گوید که بخش خصوصی باید در حوزه سرمایه‌گذاری فعال باشد، اما وارد حوزه‌هایی نشود که به معنای چاپ پول یا ایجاد رانت است و یا به نوعی اقتصاد را به چالش می‌کشند.

گفتگوی ما با دکتر بقایی به جایی می‌رسد که موضوع نظارت دولتی بر نظام مالی اهمیت دوچندان پیدا می‌کند. آنطور که او می‌گوید، وجود ناظر دولتی نه فقط برای جلوگیری از فساد، بلکه برای حفظ ثبات اقتصادی امری حیاتی است. دکتر بقایی تاکید دارد که بی‌نظارتی در این بخش، زمینه‌ساز بحرانهای اقتصادی و تضعیف اعتماد عمومی می‌شود.

در نهایت، دکتر بقایی این نکته را یادآوری می‌کند که اقتصاد، بازی قدرت نیست بلکه باید عرصه‌ای برای خدمت به مردم و توسعه پایدار باشد. دولتی بودن بانکها نه فقط به معنی کنترل بیشتر، بلکه به معنای حفظ اعتماد و امنیت در سیستم اقتصادی است؛ امنیتی که همه شهروندان به آن نیاز دارند و بدون آن، هیچ فعالیت مالی سالمی شکل نمی‌گیرد.

این نکات ساده اما بنیادین از زبان دکتر بقایی، نمایانگر نگاه دقیق و عمیق او به موضوعاتی است که در ظاهر پیچیده به نظر می‌رسند، اما اگر درست درک شوند، راهگشای بسیاری از مشکلات اقتصادی هستند.


+اقتصاددان شمال _ اقتصاد توسعه

اقتصاد، میدان تضارب آراست؛ مدیریت یعنی انتخاب هوشمندانه از میان دیدگاهها

«اقتصاد، میدان تضارب آراست؛ مدیریت یعنی انتخاب هوشمندانه از میان دیدگاهها»


به قلم: دکتر حجت بقایی

مشاور تحقیق و توسعه


گروه خبری، پژوهشی اقتصاددان شمال_ گزارش ویژه// هفته گذشته مناظره‌ای میان دو اقتصاددان با دیدگاههای کاملاً متفاوت، یعنی دکتر موسی غنی‌نژاد و دکتر سید یاسر جبرائیلی برگزار شد که توجه علاقه‌مندان به حوزه اقتصاد سیاسی را به‌خود جلب کرد. موضوع بحث "نئولیبرالیسم در ایران" و این پرسش اساسی بود که مشکل اقتصاد ایران چیست؟

این مناظره، اگرچه گاهی رنگ و بوی تند سیاسی به‌خود گرفت، اما برای منِ پژوهشگر حوزه تحقیق و توسعه، یادآور یک حقیقت عمیقتر بود:


در اقتصاد، تضارب آرا نه‌تنها طبیعی است، بلکه ضروری است.


در تمام مکاتب اقتصادی، از لیبرالیسم کلاسیک تا اقتصاد اسلامی، از مکتب اتریش تا کینزیها، تضاد دیدگاه وجود دارد. یک اقتصاددان ممکن است به حداقل‌سازی نقش دولت معتقد باشد، و دیگری دولت را عنصر اصلی توسعه بداند. هیچکدام را نمی‌توان به‌خاطر باورش محکوم کرد؛ آنچه اهمیت دارد، شناخت موقعیت و نیاز هر جامعه و انتخاب نسخه مناسب برای آن موقعیت است.

مناظره اخیر، بیش از آنکه صرفاً یک جدال نظری باشد، بازتابدهنده نیاز ما به مدیریت دیدگاهها در سطح حکمرانی اقتصادی بود. من به عنوان کسی که سالها در حوزه تحقیق و توسعه کار کرده‌ام، معتقدم که:

یک دیدگاه، به تنهایی نمی‌تواند اقتصاد یک کشور را نجات دهد.

ما نیازمند مدیریتی هستیم که توانایی تشخیص، ترکیب و به‌کارگیری مناسبترین نسخه‌ها در مناسبترین موقعیتها را داشته باشد.


بازار فقط رقابتی نیست


در بخشی از مناظره، دکتر جبرائیلی با زبانی تند، بازار آزاد را متهم به بی‌توجهی به حقوق کارگر کرد. و در مقابل، دکتر غنی‌نژاد با دفاع از حداقلسازی نقش دولت، از آزادسازی اقتصادی دفاع کرد.

من نمی‌خواهم در اینجا از هیچکدام طرفداری کنم، بلکه می‌خواهم این نکته را یادآوری کنم که:


نکته اول: بازار، هم رقابت دارد، و هم دلسوزی. هم ظرفیت رشد دارد، و هم ظرفیت فساد.

نکته دوم: بازار، از یک سو می‌تواند با سازوکار رقابت، بهره‌وری را افزایش دهد و نوآوری را بهبود بخشد. اما از سوی دیگر، اگر بدون نظارت رها شود، می‌تواند مأمن سوءاستفاده مالی، فرار مالیاتی، رانت، آقازادگی، و حتی نادیده‌گرفتن حقوق اولیه کارگر شود.

نکته مهم: همان بازاری که رشد را ممکن می‌کند، می‌تواند باعث فروپاشی عدالت اجتماعی شود اگر در جای درست مهربان نباشیم و در جای درست سخت‌گیر نباشیم.


مدیریت یعنی انتخاب سیاست درست، نه تعصب بر نسخه‌ها


برای من، مهمترین مسئله‌ای که در این مناظره کمرنگ بود، فقدان نگاه مدیریتی و سیاستگذارانه بود.

اقتصاد، فقط تئوری نیست. عمل هم هست. ما در میدان سیاستگذاری باید بتوانیم در زمان مناسب، از یک دیدگاه بهره ببریم و در زمان دیگر، از دیدگاه مخالف آن. این یعنی:


گاهی باید اجازه دهیم بازار رقابت کند.


گاهی باید از نیروی کار حمایت کنیم.


در برخی بخشها نیاز به خصوصی‌سازی داریم.


اما در برخی دیگر، مداخله دولت اجتناب‌ناپذیر است.


این هنر سیاست است، نه تعصب علمی.


هیچ نسخه‌ای مطلق نیست


من فکر می‌کنم در هیچ اقتصادی، یک نگاه مطلق نمی‌تواند جواب دهد. نه اقتصاد کاملاً آزاد لیبرالی، نه اقتصاد کاملاً دولتی. هر دو، اگر به افراط بروند، مخربند.

در دنیای واقعی، ترکیب هوشمندانه دیدگاهها، جواب می‌دهد. و این ترکیب، نیاز به سیاستگذارانی دارد که نه فقط اقتصاد بدانند، بلکه سیاست اقتصادی بلد باشند. افرادی که بدانند کی و کجا، از کدام نسخه استفاده کنند.

در پایان این نوشته خدمت اساتید عرض می کنم که : مناظره غنی‌نژاد و جبرائیلی، فارغ از حواشی آن، یادآور این واقعیت است که اختلاف نظر در اقتصاد، لازمه پویایی فکری و سیاستگذاری است. اما ما باید از این اختلافات، برای ساختن سیاست بهتر استفاده کنیم، نه برای انشقاق بیشتر.

در بازار، باید هم مهربان بود، هم سخت‌گیر.

این کار، نه از اقتصاددان می‌آید، نه از نظریه؛ بلکه از مدیریت هوشمند سیاستها می‌آید.

ما باید به جای دفاع از یک جناح فکری، به دنبال تلفیق تجربیات و دیدگاهها برای ساخت آینده‌ای بهتر باشیم.


+گزارش ویژه


#اقتصاددان

#دکتر_موسی_غنی‌_نژاد

#دکتر_سید_یاسر_جبرائیلی

#دکتر_حجت_بقایی

#مقاله

#مشاور_تحقیق_و_توسعه 

#دکتر_غنی‌_نژاد

#دکتر_جبرائیلی

#دکتر_بقایی

#اقتصاددان_شمال