وقتی برچسب، مهمتر از کیفیت میشود: ماجرای برند و بیاعتمادی به لباس ایرانی
گروه خبری، پژوهشی اقتصاددان شمال// آن روز در دفتر کوچک ولی پر جنبوجوش شرکت نشسته بودیم و صحبت از بازار پوشاک ایران شده بود. یکی از بچهها به شوخی گفت: «لباس ایرانی رو باید با ذرهبین نگاه کرد که بفهمی ایرانیه یا خارجی!» همه خندیدند، اما پشت آن شوخی، واقعیتی تلخ پنهان بود. اینکه مردم ما، حتی وقتی لباسی با کیفیت دوخت خوب، طراحی شیک و پارچهی مرغوب میبینند، اگر برند معروفی نداشته باشد، ساده از کنارش میگذرند.
دکتر حجت بقایی همان لحظه گفت: «برند فقط یه اسم نیست، یه مفهومه. یه حافظه جمعیه. مردم با برند خاطره دارن، حس امنیت دارن، حتی احساس تعلق اجتماعی.» و واقعاً هم همینطور است. برند، فراتر از لوگو و بستهبندیست. برند، جایگاه میسازد، اعتماد ایجاد میکند و ارزش اضافه میآورد. وقتی مردم لباس خارجی میخرند، صرفاً برای کیفیتش نیست، بلکه برای نماد بودن آن برند در ذهنشان است. لباسی که ممکن است دقیقاً مشابهش در تولیدکننده داخلی باشد، ولی چون برچسبش انگلیسی نیست، به چشم نمیآید.
ما در این گفتگو بارها به تجربه شرکتهایی اشاره کردیم که محصولات ایرانی را با نامهای خارجی عرضه میکنند و بهراحتی بازار را از آنِ خود میکنند. دکتر بقایی؛ مشاور تحقیق و توسعه، با ناراحتی گفت: «این یعنی مصرفکننده نه به محصول ایرانی، بلکه به نام ایرانی بیاعتماد شده.» اتفاقاً همین بیاعتمادیست که فضا را برای سودجویان باز گذاشته. برندهای تقلبی خارجی، بازار را پر کردهاند؛ لباسهایی با برچسبهای عجیبوغریب که نه کیفیت دارند، نه اصالت، اما چون ظاهرشان «برند» است، فروش دارند.
در این بین، برندهای ایرانی انگشتشمار هستند که بتوانند در ذهن مردم جایی باز کنند. نه چون توانایی ندارند، بلکه چون زیرساخت برندینگ جدی گرفته نشده.
برند ساختن، کار یک شب و یک طراحی لوگو نیست. کاریاست تخصصی، پرهزینه و زمانبر. اما اگر واقعاً قرار است کالای ایرانی مورد اعتماد واقع شود، چارهای جز طی این مسیر نداریم. باید تصویر ذهنی مصرفکننده را تغییر دهیم.
همهی ما خوب میدانیم که لباس ایرانی باکیفیت وجود دارد. دکتر بقایی مثال آورد از یک تولیدی در اصفهان که با دقت و وسواس لباسهایی تولید میکند یا کارگاهی در اطراف کرج که از خیلی برندهای خارجی بهترند. اما میگفت: «این تولیدکننده حتی نمیتونه وارد یک فروشگاه زنجیرهای بشه، چون برند نداره. چون شناختهشده نیست.»
شاید بزرگترین ضعف ما این است که برند را صرفاً ویترین میدانیم، نه قلب تپنده یک کسبوکار.
اگر میخواهیم فرهنگ مصرف کالای ایرانی تغییر کند، باید برند ایرانی را به جایگاه قابل احترام برسانیم. این یعنی سرمایهگذاری بر اعتمادسازی، ثبات در کیفیت، و البته بازاریابی هوشمندانه. برند باید در زندگی مردم حضور پیدا کند، نه فقط روی قفسه فروشگاهها.
مسیر دشواریست، اما اجتنابناپذیر. بدون باور مردم، حمایت از تولید ملی، تنها یک شعار توخالی باقی خواهد ماند. تا زمانی که نگاه مصرفکننده تغییر نکند، حتی بهترین دوخت و مرغوبترین پارچه هم نمیتواند جای خالی یک برند معتبر را پر کند.
×گروه خبری، پژوهشی اقتصاددان شمال
+روزنوشتهای مشاور تحقیق و توسعه
تهران – اتاق خبر مجازی گروه خبری، پژوهشی اقتصاددان شمال// در یک میزگرد تحلیلی که با حضور سه چهره فعال در حوزههای حقوق، رسانه و توسعه برگزار شد، سیاستهای دونالد ترامپ، رئیسجمهور پیشین ایالات متحده در قبال ایران و تأثیرات آن بر معادلات منطقهای و جهانی مورد بررسی قرار گرفت.
در این نشست که به صورت مجازی در اتاق خبر «گروه خبری، پژوهشی اقتصاددان شمال» برگزار شد، دکتر علی حسین پور (فعال حقوقی)، حاج سلمان مهدوی (فعال رسانهای) و دکتر حجت بقایی (مشاور تحقیق و توسعه) به تحلیل دیدگاهها، پیامدها و آینده رابطه ایران و آمریکا در سایه رفتارهای دونالد ترامپ پرداختند.

در آغاز بحث دکتر علی حسین پور با تحلیل حقوقی سیاست ترامپ گفت: سیاست خروج یکجانبه ترامپ از برجام، از منظر حقوق بینالملل قابل تأمل و در بسیاری از موارد، بیسابقه بود. ما با دولتی مواجه بودیم که بدون ارائه ادله کافی و بدون رعایت سازوکار حلوفصل اختلافات در توافق، دست به نقض تعهدات زد. این رفتار بهشدت جایگاه حقوقی آمریکا را نزد نهادهای بینالمللی تضعیف کرد.
حسین پور در ادامه تأکید کرد: اگرچه ایالات متحده قدرت بزرگی است، اما در عرصه بینالملل، اینگونه رفتارهای یکجانبه منجر به بیاعتمادی ساختاری در سیستم حقوقی جهانی میشود. ایران نیز در برابر این اقدام، تلاش کرد با ابزارهای حقوقی مانند شکایت به دیوان دادگستری بینالمللی، واکنش مناسبی نشان دهد.
در ادامه حاج سلمان مهدوی به نقش رسانهها در تصویرسازی از ترامپ و ایران پرداخت و افزود: رسانههای داخلی و بینالمللی نقش کلیدی در تصویرسازی چهره ترامپ ایفا کردند. او از همان ابتدا با استفاده از تاکتیکهای رسانهای، خود را بهعنوان فردی قاطع و متفاوت جا زد. اما واقعیت این بود که بسیاری از اقدامات او، بیشتر مصرف داخلی و تبلیغاتی داشت تا ماهیت استراتژیک.
مهدوی در پاسخ به اینکه چرا برخی هنوز هم از ترامپ دفاع میکنند گفت: باید تفاوت گذاشت بین قاطعیت و سیاستزدگی. ترامپ در عرصه رسانه، حرفهای عمل میکرد اما در عمل، تصمیماتی گرفت که هزینههای زیادی برای مردم ایران و حتی متحدان آمریکا در اروپا به همراه داشت.
دکتر حجت بقایی در مورد توسعه، اقتصاد و فرصتهای پنهان در دل فشارها صحبت کرد و با تایید گفته های میهمانان اضافه کرد: سیاست فشار حداکثری ترامپ اگرچه در کوتاهمدت به اقتصاد ایران آسیب زد، اما در بلندمدت فرصت بازاندیشی در ساختار اقتصاد داخلی را فراهم کرد. ما باید از این دوره بهعنوان یک نقطه بازگشت برای اصلاح وابستگی به نفت و تمرکز بر تولید ملی استفاده کنیم.
بقایی در ادامه افزود:
«هرچند تحریمها شکننده هستند، اما با دیپلماسی اقتصادی هوشمند، پیوستن به پیمانهای منطقهای، و تعامل با کشورهای غیرغربی، میتوان مسیر توسعه را ادامه داد. تعامل با دنیای جدید، صرفاً به معنای رابطه با آمریکا نیست.
در پایان این گفتوگو، هرسه کارشناس به این جمعبندی رسیدند که: ترامپ نمونهای از سیاستمدار پوپولیست با رویکرد تجاری است که نباید با قواعد کلاسیک دیپلماسی سنجیده شود؛
واکنش به چنین چهرههایی باید بر اساس واقعگرایی، انسجام داخلی و دیپلماسی چندلایه باشد؛
و در نهایت، ایران باید تهدید را به فرصت بدل کرده و از فشارها برای تقویت درونزایی اقتصادی بهره ببرد.
#گزارشگر: تحریریه گروه خبری، پژوهشی اقتصاددان شمال – میزگرد مجازی / تیر ۱۴۰۴
در گفتگو با فودنا مطرح شد :
چشمانداز گسترش بازارهای منطقهای؛ نقش استراتژیک پگاه در توسعه صادرات لبنی ایران
اخبار مدیریت// در نشست اخیر خبرنگار شبکه خبری صنایع غذایی(فودنا) با دکتر بقایی، مشاور تحقیق و توسعه، تمرکز بحث بر مسیرهای عملی و راهبردی برای ورود مؤثرتر پگاه به بازارهای کشورهای همسایه، حوزه دریای خزر و خلیج فارس بود.
دکتر بقایی، با نگاهی کلنگر و واقعگرایانه، مجموعهای از راهکارهای اجرایی و پتانسیلهای بالفعل منطقهای را برای توسعه بازار این برند باسابقهی ایرانی مطرح کرد.
به باور او، جایگاه فعلی پگاه در بازار داخلی، حاصل چند دهه سرمایهگذاری در کیفیت، زنجیره تأمین و تنوع محصول است؛ اما فرصتهای رشد بیشتر در گرو نگاه فرامرزی و صادراتمحور خواهد بود. او معتقد است که برای دستیابی به سهم مؤثر از بازارهای همسایه، شرکت باید وارد فاز جدیدی از فعالیتهای بینالمللی شود؛ فازی که صرفاً محدود به فروش محصول نهایی نباشد، بلکه بر پایه ایجاد ارتباطات تجاری پایدار، شراکتهای محلی و سازوکارهای بومیسازی شده شکل گیرد.

در بخش نخست این تحلیل، کشورهای حوزه خلیج فارس مورد توجه قرار گرفتند. دکتر بقایی با اشاره به مزیتهای رقابتی محصولات لبنی ایرانی، به ویژه در حوزه سلامتمحور بودن و کیفیت بالا، تأکید کرد که با وجود حضور برندهای رقیب از اروپا و ترکیه، هنوز فضا برای محصولاتی با قیمت رقابتی و طعم بومیشده در این بازارها وجود دارد. او توصیه کرد پگاه با ایجاد دفاتر منطقهای فروش، استفاده از شبکههای توزیع محلی و ارائه محصولات با بستهبندیهای متناسب با فرهنگ مصرف منطقه، میتواند جایگاه خود را تثبیت کند.
از سوی دیگر، کشورهای حاشیه دریای خزر، به ویژه آذربایجان، ترکمنستان، و قزاقستان، ظرفیتهای مهمی برای صادرات محصولات فرآوریشده لبنی دارند. در این حوزه، تأکید بر حملونقل ریلی و دریایی، استفاده از مزیت جغرافیایی ایران، و توسعه زنجیره سردخانهای در مسیرهای صادراتی، از جمله مواردی بود که در این نشست مطرح شد. دکتر بقایی اعتقاد داشت که پگاه با بهرهگیری از دیپلماسی اقتصادی منطقهای، میتواند قراردادهای بلندمدت با خردهفروشان عمده و زنجیرههای توزیع منطقهای منعقد کند.
در ادامه این گفتگو، بازار افغانستان، عراق و پاکستان نیز به عنوان بازارهای پرپتانسیل اما حساس معرفی شدند. ورود به این بازارها نیازمند شناخت دقیق از ساختارهای توزیع محلی، درک فرهنگ مصرف، و تطبیق بستهبندی و زبان تبلیغاتی با شرایط بومی است. به اعتقاد دکتر بقایی، یکی از کلیدهای موفقیت در این مسیر، سرمایهگذاری در بازاریابی دیجیتال هدفمند و حضور در نمایشگاههای تخصصی صنایع غذایی منطقهای خواهد بود.
او در پایان، بر ضرورت نوسازی تصویر برند پگاه برای بازارهای جهانی تأکید کرد؛ بازتعریفی که باید هم در قالب گرافیکی برند و هم در شیوه روایت داستان محصول و اصالت آن بازتاب یابد. پگاه، به عنوان یکی از قدیمیترین برندهای لبنی ایران، ظرفیت آن را دارد که در بازارهای منطقهای نه تنها به عنوان صادرکننده، بلکه به عنوان شریک تجاری راهبردی شناخته شود.
+گروه خبری لبنیات و صنایع وابسته
زیربنای توسعه با فرهنگ ساخته می شود، فرهنگ ایران به گمانم حالش خوب نیست
مشاور تحقیق و توسعه گفت: باید با نگاه عمیقتر و اصلاح ساختاری، فرهنگمان را به مسیر درست برگردانیم.
در ۲۸ تیر ۱۴۰۴
به گزارش جهانی پرس، ناصر جعفرزاده- من دکتر حجت بقایی؛ مشاور تحقیق و توسعه، عضو اسبق خانه سینما، مستندساز و فیلمنامه نویس و این روزها تکنسین فنی رسانه هستم، و همیشه این موضوع برایم دغدغه بوده که چرا فیلمی مثل «اخراجیها» به پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران تبدیل شده است؟ چرا مردم ما بیشتر جذب چنین آثاری میشوند که با زبان ساده، گاه سطح پایین، و شوخیهای عامیانه روایت میشوند؟ چرا کنسرت خوانندهای مثل تتلو، که در خارج از کشور و ترکیه برگزار میشود، اینقدر میتواند روی نرخ دلار و اقتصاد ما تاثیرگذار باشد؟ این مسائل فقط موضوعات فرهنگی یا هنری نیستند؛ آنها نشاندهنده وضعیت پیچیده و گمراهکنندهای هستند که جامعه ما در آن گرفتار شده است.
https://jahanipress.ir/%d8%b2%db%8c%d8%b1%d8%a8%d9%86%d8%a7%db%8c-%d8%aa%d9%88%d8%b3%d8%b9%d9%87-%d8%a8%d8%a7-%d9%81%d8%b1%d9%87%d9%86%da%af-%d8%b3%d8%a7%d8%ae%d8%aa%d9%87-%d9%85%db%8c-%d8%b4%d9%88%d8%af%d8%8c-%d9%81%d8%b1/
#فرهنگ
#جهانی_پرس
#مشاور_تحقیق_و_توسعه
#گفتگو
+روزنوشتهای مشاور تحقیق و توسعه
مدیر مقدس نما و تبعات آن بر سازمانها
(دکتر حجت بقایی؛ مشاور تحقیق و توسعه)
گروه خبری،پژوهشی اقتصاددان شمال//در گفتوگویی شفاف و بیواسطه با دکتر حجت بقایی؛ مشاور تحقیق و توسعه، به موضوعی پرداخته شد که در بسیاری از سازمانها بهگونهای نانوشته اما تلخ، وجود دارد؛ حضور مدیران مقدس نما، افرادی که بهجای نقش راهبر و همراه، به نمادی تبدیل میشوند که نقدپذیری در برابرشان ممنوع است. دکتر بقایی با نگاهی دقیق و موشکافانه، از زوایای مختلف این پدیده میگوید و آثار آن را بر ساختار و فرهنگ سازمانی به تصویر میکشد.
از نظر ایشان، مدیر مقدس نما بیش از آنکه صرفاً جایگاه اداری داشته باشد، به نوعی چهرهای مقدس و دور از دسترس بدل میشود که هیچ صدایی جرات نزدیک شدن به آن را ندارد.
این مدیران در ظاهر، نماد ثبات و قدرتاند اما پشت این ظاهر، فضایی از سکوت، ترس و محافظهکاری شکل میگیرد. هر نقدی یا پرسشی که حتی به قصد اصلاح و بهبود باشد، بهسرعت سرکوب میشود و اطرافیان یا سکوت اختیار میکنند یا وارد چرخه تملق میشوند.
ویژگی بارز مدیران مقدس نما، نقدناپذیری است. آنها حتی زمانی که تصمیمات اشتباه میگیرند، خود را از مسئولیت مبرا میدانند و دیگران را عامل اجرای آن خطا معرفی میکنند. فاصله انسانی و حرفهای این مدیران با کارکنان و حتی همکارانشان به حدی است که گفتگو با آنها بیشتر شبیه انجام یک پروژه سخت و پرمخاطره است تا یک تبادل سالم و سازنده.
حلقههای تملق و محافظان قدرت اطرافشان را گرفتهاند و اجازه ورود هیچ صدای مخالفی را نمیدهند.
هرچند برخی سازمانها ممکن است در کوتاهمدت ظاهری آرام و بدون تنش را تجربه کنند، اما دکتر بقایی هشدار میدهد که این آرامش ظاهری بسیار شکننده است.
فرهنگ سکوت و ترس به مرور زمان خلاقیت و نوآوری را میکشد و مدیران مقدس نما به تدریج از واقعیتهای عملیاتی و چالشهای میدانی دور میمانند. این جدایی باعث میشود سازمان به یک سیستم بسته و منزوی تبدیل شود که در برابر تغییرات محیطی آسیبپذیر است.
از دیدگاه دکتر بقایی، پیامدهای این نوع مدیریت، فراتر از کاهش کارایی و خلاقیت است. فرهنگ سازمانی به گونهای شکل میگیرد که کارکنان از پذیرش مسئولیت، طرح ایده و حتی ابراز نظر خود خودداری میکنند. این فضای محدود، نیروهای مستقل و خلاق را یا از سازمان میراند یا آنها را به سکوت و انفعال وامیدارد.
در نهایت، سازمانی که مدیران مقدس نما در راس آن باشند، با تکیه بر قدرت متمرکز و بدون نقد، به سمت ناکارآمدی و فروپاشی تدریجی پیش میرود.
حجت بقایی بر ضرورت هوشمندی و دیپلماسی در مواجهه با چنین مدیرانی تأکید میکند. او معتقد است، احترام ظاهری و حفظ آداب حرفهای، باید در کنار ارائه دقیق، مستند و محترمانه انتقادات و پیشنهادات انجام شود. استفاده از واسطههای مورد اعتماد مدیر یا افراد میانجی میتواند راهکار مناسبی برای انتقال بازخوردهای سازنده باشد.
هر چند می دانم تمرکز در محیطی با چنین مدیرانی بسیار سخت است، اما در کنار پیشنهادی که گفتم، ایجاد فضاهای گفتوگوی آزاد و تیمی در لایههای پایینتر سازمان، میتواند فرهنگ نقد و تعامل سالم را به تدریج رشد دهد و زمینه را برای تغییرات بنیادین فراهم کند.
دکتر بقایی هشدار میدهد که دو قطبیسازی بین مدیر و کارکنان، ایجاد جبهههای مقابل یا پرستش مدیر، نه تنها مشکلی را حل نمیکند بلکه مسئله را عمیقتر میکند. مدیر مقدس نما، اغلب محصول یک ساختار فرهنگی ناسالم است و برای اصلاح باید راه دیالوگ هوشمندانه و تغییر فرهنگی را پیش گرفت؛ راهی که به جای تخریب، به بازسازی تدریجی و ارتقای کیفیت تعاملات منجر شود.
در پایان، دکتر حجت بقایی این نکته را برجسته میکند که سازمانها بدون تابآوری نقد در راس مدیریت خود، دیر یا زود با پیامدهای ناخوشایند تصمیمهای بینقد و اصلاحنشده روبرو خواهند شد. سازمان سالم و پویا، جایی است که مدیران، بهجای جایگاه مقدس نما، به عنوان انسانهایی قابل نقد و اصلاح دیده شوند، تا چرخه رشد و یادگیری مستمر در آن جاری باشد. این نگاه، نه فقط راهکار مقابله با مدیران مقدس نما بلکه کلید تحول فرهنگی در سازمانها است.
×گروه خبری اخبار مدیریت
#مدیریت
#کارگاه_مدیریت
#مدیر_ایرانی
#حجت_بقایی
+روزنوشتهای مشاور تحقیق و توسعه